دیار قلم

دلنوشته های سید سروش غفاری

دلنوشته های سید سروش غفاری

دیار قلم

سید سروش غفاری
امیدوارم حس خوبی را منتقل کنم تا با لبخند خارج شوید و وقت شریفتان معطل نشود
نظر یادتون نره
www.telegram.me/diarghalam

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ , ۱۶:۳۷
    کلان
  • ۹ ارديبهشت ۹۵ , ۱۳:۲۲
    سبزی
  • ۷ ارديبهشت ۹۵ , ۱۶:۰۰
    گرما
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

سنگ آهن


دل کوهی قدیمی خانه ی من بود 
مرا کندند
هزاران مرد محکم با کلنگ تیز 
فقط میگفت
برادر مکر آتش را مراقب باش 
مرا از کوه آوردند
میانه کوره ای جوشان رها کردند
چه میکردند آدم ها 
چه میکردند
مرا آتش صدا میزد
بیا آهن 
بیا تا در دلم آتش بگیری نرم تر باشی
چرا اما 
به خود گفتم چرا اما مگر سنگی به این سختی
شود نرمی شبیه آب احوالش؟
بغل کردم 
من آتش را بغل کردم 
تنم حسی عجیب از حال خود حس کرد
سر خوردم
میان قالبی نک تیز سر خوردم
تعجب داشت
من چون آب در کاسه
تمام شکل قالب را به خود دادم
سرم پر شوق
آری نرم گشتم هااای
کمی باد آمد و گرمی آتش را ز من پس زد 
به من خندید 
فریب آتش مکار را خوردی؟
نفهمیدی که از آهن کلنگی تیز میسازد؟
و من مبهوت سفتی تنم را پس گرفتم زود
مرا بر تکه چوبی تاج سر کردند
چه خوش بودم
نفهمیدم
مرا بردند 
مرا بردند سوی معدنی آری 
و من پر شور آری خانه برگشتم
مرا محکم به روی تخت سنگ آهنی کوبید مردی پیر
چه میکردم؟
فقط گفتم برادر مکر آتش را مراقب باش

#سروش_غفاری 
21 فروردین 95

  • سید سروش غفاری

نظرات  (۱)

عالی👏👏👏👏👏👏
پاسخ:
سپاس فراوان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">