دیار قلم

دلنوشته های سید سروش غفاری

دلنوشته های سید سروش غفاری

دیار قلم

سید سروش غفاری
امیدوارم حس خوبی را منتقل کنم تا با لبخند خارج شوید و وقت شریفتان معطل نشود
نظر یادتون نره
www.telegram.me/diarghalam

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ , ۱۶:۳۷
    کلان
  • ۹ ارديبهشت ۹۵ , ۱۳:۲۲
    سبزی
  • ۷ ارديبهشت ۹۵ , ۱۶:۰۰
    گرما
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غم» ثبت شده است

شاعر آواره

 

شاعر شد و با شعر هایش در به در شد
وقتی که اشعارش برایت بی ثمر شد

 

ژولیده و بی حال و لنگان راه میرفت
یعنی که از احوال خود هم بی خبر شد

 

کام از لب خونین لیلایش طلب کرد
سهمش ز لب هایت کمی خون جگر شد
 
زخم سنان و دشنه هم بر سینه اش بود
یعنی برای زخم هایت او سپر شد

 

با نا امیدی بر لبانش جمله ای داشت
معشوق زیبا روی من هم کور و کر شد


07/06/95
#سروش_غفاری

@diarghalam

حذف

باز هم نامه های پنهانی
مینویسم سلام دختر نور
حالتان خوب خرم است آیا
دمتان باشد همچو هرم تنور

 

بعد از آن قصه ای که میدانید
پیش جمعم ولی کمی پکرم
شده ام خم ولی نمیداند
کسی از ماجرای این کمرم

 

راستی حال من بدان خوب است
نیست غم جز غم نبود شما
احتمالا اگر خدا طلبید
میروم شب به شب کمی به کما

 

این اواخر Del ام چه پر کار است
می فشارم پس از همین اثرم
حذف شد کل شعر بی معنیم
حذف شد این لغات بی ثمرم

#سروش_غفاری 

حساسیت

گاهی میتوانی در بالا کشیدن بینی از روی حساسیت، نزدیک به طلوع آفتاب عشق را پیدا کنی وقتی به خاطر می آوری آخرین بار که گریه کردی تجربه تلخ درگذشت شوهر خواهرت بود و از آن پس دیگر حس خالی شدن بعد از یک گریه اساسی را تجربه نکردی و حس بالا کشیدن بینی میتواند نزدیک ترین حالت به آن باشد.زیبایی ها گاهی میتواند بسیار کوچک باشد